نویسنده: علیرضا خوش پنج شنبه 88/12/27 ساعت 4:19 عصر
سلام بچه های خوب
امروز پسر دایی جدیدم به دنیا اومد . اسمش رو محمد یاسین گذاشتن.
من از اومدن او به جمع خانوادگی مادرم خیلی خوشحالم؛ ولی هنوز اون رو ندیدم چون تهرون به دنیا اومدش و من قمم و فردا هم به همراه بابایی و مامانی ام اگه خدا بخواد سال نو رو در حرم امام رضا علیه السلام باشیم و از طرف تمامی بچه های خوب ایرونی نایب الزیاره هستم .سال خوشی رو برا همه تون از خدای مهربون و امام رضا میخام.
سال نو به شما مبارک.
نویسنده: علیرضا خوش سه شنبه 88/12/25 ساعت 12:47 صبح
سلام بچه ها
اگه خدا خواست این هفته 5 شنبه قراره من دوباره صاحب یک پسردایی دیگه بشم وقتی با پسر دایی اولم به نام حسین که پسر دایی ابراهیمم هست صحبت می کردم بهش
گفتم : حسین داداشت کی به دنیا میاد . اون هم گفت جمعه.
من بهش گفتم جمعه که تعطیله اون هم گفت من چی میدونم پس 5شنبه به دنیا میاد.
بچه ها بابابزرگ و مامان بزرگ و بابایی و مامانی ام کلی از حرف من خندیدند که به حسین گفتم که جمعه تعطیله. شما چطور
نویسنده: علیرضا خوش سه شنبه 88/12/25 ساعت 12:38 صبح
به نام خدای خوب بچه ها
سلام بچه ها حالتون خوبه
اگر خدا خواست می خواهم بعضی از اتفاقاتی رو که برام می افته رو به کمک بابایی براتون بفرستم .پیشاپیش عید نوروز باستانی رو به همه شما بچه ها تبریگ میگم.
ان شاءالله سالی خوش داشته باشید.
اولین استخر زندگی من
داستان یا حسین برهنه
شعر برف اومد...
شعر دویدم به کربلا رسیدم
وزغ ها و قورباغه ها
[عناوین آرشیوشده]