نویسنده: علیرضا خوش سه شنبه 88/12/25 ساعت 12:47 صبح
سلام بچه ها
اگه خدا خواست این هفته 5 شنبه قراره من دوباره صاحب یک پسردایی دیگه بشم وقتی با پسر دایی اولم به نام حسین که پسر دایی ابراهیمم هست صحبت می کردم بهش
گفتم : حسین داداشت کی به دنیا میاد . اون هم گفت جمعه.
من بهش گفتم جمعه که تعطیله اون هم گفت من چی میدونم پس 5شنبه به دنیا میاد.
بچه ها بابابزرگ و مامان بزرگ و بابایی و مامانی ام کلی از حرف من خندیدند که به حسین گفتم که جمعه تعطیله. شما چطور
اولین استخر زندگی من
داستان یا حسین برهنه
شعر برف اومد...
شعر دویدم به کربلا رسیدم
وزغ ها و قورباغه ها
[عناوین آرشیوشده]