نویسنده: علیرضا خوش شنبه 90/10/17 ساعت 4:34 عصر
بسم الله الرحمن الرحیم
روز چهارشنبه 30/9/90 من به همراه بابایی و امیرعلی دوستم از مدرسه با ماشین روانه منزل شدیم. نزدیک چهارراه بیمارستان که به آن چهارراه قرآن و عترت بود، امیر علی گفت: علیرضا! پشت ماشین چه نوشته شده است. و من گفتم:نوشته: یا حسین برنده! یکدفعه زدیم زیر خنده. بابایی که پشت
اولین استخر زندگی من
داستان یا حسین برهنه
شعر برف اومد...
شعر دویدم به کربلا رسیدم
وزغ ها و قورباغه ها
[عناوین آرشیوشده]